روزهای شیرین انتظار
به نام برآورده کننده آرزوها
سلام عشق مامان
امروز یکشنبه است و احتمالا طبق محاسبات خانم دکترتون الان شما ٣١ هفته دارین الان که مینویسم دارین تو دل مامانی حرکت می کنین مامان قربون تکون های نانازتون بشه جوووونم پسرم
پنجشنبه ای که گذشت اولین پنجشنبه ماه رجب و لیله الرغائب (شب آرزوها) نام داشت
از اعمالش روزه و خوندن ١٢رکعت نماز بین نماز مغرب و عشا بود من که نشد روزه بگیرم چون پسرکوچولوم تو دلم بود شاید اذیت میشد اما نماز رو با بابا مصطفی جونی خوندیم البته من بخشی از اعمال بعد نماز رو نشسته انجام دادم که نی نی جونم اذیت نشه دیگه بعد از نماز هم نوبت آرزو کردن بود. اول آرزوی همه ما شیعه ها تعجیل در فرج آقا و سرورمون امام زمان (عج) است بعدهم که تو دعاهام از خدا خواستم که پسر سالم و صالح و از یاران خوب امام زمان (عج) باشین شما ... البته بابایی هم کلی واستون دعا کردن اگه دعاهای منم نگیره دعاهای بابایی حتما میگیره از بس خوبه ان شاءا.. پسرمون هم به باباییش بره..
این هفته ها خیلی دیر میگذره و انتظار خیلی سخت و شیرینه اگه خدای مهربون بخواد کمتر از ٨ هفته دیگه تو بغل مامانی دکتر هفته اول مرداد رو مشخص کرده اما فقط خدا می دونه ...راستی مامان ماهم کم کم داریم آمادگی کامل رو واسه ورود شما پیدا می کنیم وسایل اصلی شمارو که خریدیم فقط کاغذ دیواری اتاقتون و سرویس چوب مونده که اونا رو هم سفارش دادیم تا آخر هفته همش آماده است امیدوارم همه چیز خوب پیش بره و وقتی دنیا اومدین از سلیقه مامان و بابا و مامانی و بابایی خوشتون بیاد
دوست دارم ناناز مامان بووووووس