مامان زینب سر کارش برگشت
به نام دانای حکیم مرد کوچولوی مامان سلام امروز دومین روزیه که بعد از ٦ ماه مرخصی سر کارم برگشتم خیلی نگران بودم که چه جوری از پسر کوچولوم جدا باشم؟کجا بذارمش؟و... اما به لطف خدا مامانی سعیده قبوا کردن که نی نی منو نگهدارن خدا بهشون خیر زیاد بده البته خاله جونی هم کمک مامانی هستن دیگه دسته خاله جون گلمون درد نکنه دیگه فعلا برنامه اینه که من و بابا صبح ها شمارو میذاریم خونه مامانی و بابا منو میارن استانداری بعد از کار من میرم خونه مامانی و منتظر میشم تا بابا بیان دنبالمون امیدوارم مامانی اذیت نشن تو این جریان شما هم سعی کن مثل همیشه پسر خوبی باشی عزیزم خیلی دوست دارم گل مامان می بوسمت شیرینم ...
نویسنده :
مامان زینب
11:06